مقدمه : در دل پیچیدگی، نظمی هست
در اخبار امروز دیدم که کاشیکاری مدرسهی باباقاسم اصفهان -اثر دوره ایلخانی- و شباهتش به لوگوی چتجیپیتی مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته که در ظاهر دو جهان کاملاً متفاوتاند:
یکی جهانی دیجیتال، ساختهی انسان امروزی با زبان صفر و یک، دیگری جهانی روحانی، زادهی هنرمند مسلمان سدههای میانی، که کاشی را چون تسبیحی در دست، ذکرگوی معنا کرده است. اما در دل این تضاد، نقطهای از تلاقی وجود دارد؛ نقطهای که در آن، فرم، هندسه و پیچیدگی هدفمند به یک زبان مشترک بدل میشود.
لوگوی ChatGPT ” نمایندهای از عصری که در آن ماشین، زبان را فهمیده “و کاشیکاریهای دوره ایلخانی “نموداری از تلاشی برای درک نظم کیهانی” در ظاهری ساده اما مفهومی ژرف، با یکدیگر سخن میگویند.
۱. کاشیکاری ایلخانی؛ هنر در خدمت معنا
دوره ایلخانی (قرن ۷ و ۸ هجری) یکی از نقاط عطف در تاریخ معماری و هنر ایران است. پس از یورش مغول و ویرانیهای اولیه، با اسلام آوردن ایلخانان، نوعی بازسازی فرهنگی و هنری پدید آمد که در آن، سنت ایرانی و هنر اسلامی در هم آمیخته شد.

در این دوره:
- کاشیهای فیروزهای، لاجوردی و سفید جایگاه ویژهای یافتند.
- هندسه مقدس، بر پایه تکرار، تقارن و مرکزگرایی، در طراحی معماری و تزئینات جلوهگر شد.
- نقوشی چون ستارهی هشتپر، چندضلعیهای متداخل، و گرههای اسلامی، نه تنها زیبا، که حامل مفاهیم عرفانی چون توحید، بینهایت و خلود بودند.
در پس این نظم بصری، نوعی مکاشفهی معنوی جریان داشت. نگاهی به کاشیکاریهای مسجد سلطانیه یا محراب الجایتو و مدرسه باباقاسم در اصفهان کافیست تا عظمت این اندیشه در قالب نقش و رنگ درک شود.
۲. لوگوی ChatGPT؛ نظم دیجیتال در دل داده
در سوی دیگر، لوگوی ChatGPT قرار دارد؛ طراحیای مینیمال، با شش حلقهی درهم تنیده که نمادی از ارتباط، تعامل و ساختار شبکهای هوش مصنوعی است.

ویژگیهای آن:
- تقارن کامل و چرخشمحور، مشابه طرحهای هندسی اسلامی.
- فرم بسته ولی پویا؛ گویی عنصری زنده است که در حال حرکت است.
- سادهسازی پیچیدگی؛ حاصل هزاران خط کد و مدلهای زبان عصبی، در یک نماد مینیمالیستی تجسم یافته.
درست مانند معماری ایلخانی که با هزاران کاشی، وحدت را نشان میدهد، این لوگو هم با فرم سادهاش، ساختاری عظیم از اطلاعات، تحلیلها و زبان را پنهان کرده است.
۳. نقطهی اتصال؛ هندسه، معنا، مخاطب
با وجود فاصلهی زمانی، جغرافیایی و فرهنگی، هر دو طراحی — چه لوگوی ChatGPT و چه کاشیهای اسلامی — از هندسه مقدس برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده میکنند.
- هر دو به دنبال نمایش نظمی پنهان در دل آشوب هستند.
- هر دو با تکرار، تقارن و فرم بسته، مفهوم “کل” را تداعی میکنند.
- و مهمتر از همه: هر دو میخواهند مخاطب را فراتر ببرند — چه به سمت معنا، چه به سمت فهم.

نتیجهگیری؛ پیچیدگی برای ارتباط، نه انزوا
در نهایت، این دو نماد یکی در محراب و دیگری در موبایل شما دو مسیر متفاوت ولی با هدفی مشترک را دنبال میکنند: برقراری ارتباط از دل پیچیدگی.
شاید کاشیهای ایلخانی برای اتصال انسان با خدا بود، و لوگوی ChatGPT نماد اتصال انسان با هوش مصنوعی.
اما هر دو، در سطحی عمیقتر، نشان میدهند که ذهن انسان همواره به دنبال فهم، نظم، معنا و گفتگو بوده است خواه با آفریدگار، خواه با آفریدهی خود.